بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

مردی در اتش



صداهای ضخیم " حوصله را از سرم میپراند " رو به صفر ثانیه ها میروم" دنیایم ابری شده " حال اخرین هفته است و من در اخرین سشنبه . . . " روحی در من نمانده تا در اتش پیاده کنم " اتش از من بهتر میداند خاکستر چیزی برای سوختن ندارد " همان بس که نشستم پای حنجره ی شادمهر و من تنها کسی هستم که از همه بهتر میداند دنیا کوچکتر از ان است که گم شده ایی را در ان یافته باشی ، بیخیال " مهم نیس این لعنتی را از دوشاخه میکشم کسی چه میداند امروز برق نداریم اصلا . . .



پاورقی : چارشنبه سوری و عید بعد از ان به شما . . . باد " خنده ام میگیرد سال های از دست رفته را بهم مبارک میگویند 

پاورقی : چه زیبا خود را در اتش میبینم

پاورقی : همرنگ جماعت بودن سخت است نه؟؟


پاورقی : 94 مبارک

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.