بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

زمانی برای کشتن

ساعت ها همچو باد در گذرند . . .

زمانی که برای پیروزی میجنگیدم " باختنم در چند قدمی من بود " و من چه اسوده از گذر زمان برای خود فردایی بهتر اندیشیدم " در افکار خودم غرق میشوم " دنیای من کوچک است اندازه ی تعداد ارقام ساعت دیواری "  به وسعت کتاب شازده کوچولو " به کوچکی چند تکه کاغذ "بی نفس برای پایان ایستاده ام " اگر نمیخواهی درک کنی خیالی نیس " همه تظاهر به دانستن میکنند " و چه عمیق بود جمله ی اینیشتین در واپسین روزهای زندگی اش : من بعد از این همه زندگانی دانستم که هیچ نمیدانم . . . 

زندگیت را با تمام نداستگی بگذران مهم نیس بگذار بگویند نفهمید همین که خود به خودت ایمان داری کافیست 



پاورقی : یک حبه قند با چای پررنگ میشود دنیای برای خودش گاهی

پاورقی : کلمات برایم حکم نفس را دارند

پاورقی : قسم به شب زیباتر از تو باز هم خودت هستی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.