ساعت ها همچو باد در گذرند . . .
زمانی که برای پیروزی میجنگیدم " باختنم در چند قدمی من بود " و من چه اسوده از گذر زمان برای خود فردایی بهتر اندیشیدم " در افکار خودم غرق میشوم " دنیای من کوچک است اندازه ی تعداد ارقام ساعت دیواری " به وسعت کتاب شازده کوچولو " به کوچکی چند تکه کاغذ "بی نفس برای پایان ایستاده ام " اگر نمیخواهی درک کنی خیالی نیس " همه تظاهر به دانستن میکنند " و چه عمیق بود جمله ی اینیشتین در واپسین روزهای زندگی اش : من بعد از این همه زندگانی دانستم که هیچ نمیدانم . . .
زندگیت را با تمام نداستگی بگذران مهم نیس بگذار بگویند نفهمید همین که خود به خودت ایمان داری کافیست
پاورقی : یک حبه قند با چای پررنگ میشود دنیای برای خودش گاهی
پاورقی : کلمات برایم حکم نفس را دارند
پاورقی : قسم به شب زیباتر از تو باز هم خودت هستی