بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

شب بخیر

مینویسم " خوب بلدم بازی با کلمات را " همه چیزم در ان خلاصه میشود " ولی وقتی میپرسی برای چه مینویسی " من یاد شب بخیر هایش می افتم " یا صب بخیر های بعد از ظهرش  " نور ضعیف ، چشمان تارم " موزیک will go on " یاد نفس هایت بخیر " قدم هایت " گمراه نشو من همانم " فقط عینک دودی به چشمانم است " زیباست نهایت رنگ " شکوه ... " بگذار فکر کنند نابیناست یا دوس ندارد ببیند قیافه اطرافیانش را " ولی رفیق شب بخیر هایت ازارم میدهد " بفهم چشمانم نمیخواهد ببیند به غیر شب را . . .  

 

 

پاورقی : یادت بخیر ، روحت شاد ، فاصله میان ان بدبختی و این بدبختی من 

 

پاورقی : بخوان رد شو برایم عادیست  

 

پاورقی: شب بخیر

ابی بیکران

 

 

 

خورشید رهایت نمیکند " چراغ ها "رقص نور های خیابان " دوس داری مشکی باشد همه جا "  دستانت حتی " تاریکی محض رنگ اسمان . محال است رنگ ببازی یا بی رنگ شوی " من به افتاب پرست ها ایمان دارم هفت رنگ دنیا برایش فرقی ندارد " همرنگ میشود با تمام رنگها ، در حالی که افتاب را میپرستد " دنیای خودم است سیاه یا ابی یا حتی قرمز " برایم مهم نیس تو چه بگویی " یا در چه حالی باشی " دنیایم بی کران است به رنگ ابی " باور نداری ؟؟؟  

 

 

 

پا ورقی : ابی اسمانم چقدر خوشبخت بودی و نمیدانستی 

 

پاورقی  : نبودنت شفاف است لعنتی 

 

پاورقی : ابی خواهم شد باور کن

شبهای من

 

        

 

 

ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره میشوی " یا حتی انها را میشماری " غذایت را سرد میخوری " ناهار ها را نصفه شب " صبحانه را شام " همه میخوابند و تو تازه صورتت را میشویی " لباسهایت دیگر به تو نمی ایند همه را قیچی میزنی "ساعتها به یک اهنگ تکراری گوش میدهی و هیچوقت اهنگ را حفظ نمیشوی " شبها علامت سوال های فکرت را میشماری تا خوابت ببرد " میدانی تنهایی از تو ادمی میسازد که دیگر ادم نیست "روزهایم اینگونه وشب هایم اصلا نمیگذرد . . . 

 

 

پاورقی : کاش خواب زمستانی برای انسان هم رعایت میشد!

 

پاورقی : یا حتی میشد مرد ! 

 

پاورقی : حرفهایم را نمیفهمی نخوان ، بدرقه بلد نیستم راه خروج را بلدی