بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

بی بدیل

نمیدانم چگونه شروع شد " از رویا های رنگین به شبگردی رسیدم " برایم معماست " هرشب برای خود زمزمه میکنم " چرا " چرا ؟؟ شاید دوست داشتم رنگ تاریکی را به تمام رنگ ها " شاید هم از معما خوشم می امد " دنیایم و  زندگیم شکل تو شده است " یادت در تمام فضای وجودم بال بال میزند و من تنها در کناری نشسته ام و همانند پسرکی که از دیدن صحنه زبح مرغ از ترس چادر مادرش را میکشد به تو چنگ میزنم " تقاضایی نیس تنها جان بده و تمامش کن همین . . .



پاورقی : هرشب تنهایی 

پاورقی : میشمارم تا خوابم ببرد " علامت سوال های درون مغزم را . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.