بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

خواب




چند ساعتی از تاریکی میگذشت " قدم میزدم "شاید تنها" فکرت در سرم بود " چشمانم خسته بود "صدای ماشین ها چنگال بر اعصاب نداشته ام میزد" فکرم به فرداها بود که امروزم را فراموش کردم "به خود که می ایم بیشتر مسیر را طی کردم "برای چه کاری امده بودم ؟ هرچه به مغزم فشار می اورم کمتر یادم می اید " چند لحظه چشمانم را میبندم "دنیایم غرق سکوت میشود " وچند لحظه ی بعد از خواب بیدار میشوم "حیف تمامش رویا بود "چند دقیقه مسخ عقربه ها میشوم " و چند دقیقه ی بعد پا در همان مسیر میگذارم " بی انتها " سرد "دلگیر "چند قدم نرفته " پشیمان میشوم " بر میگردم خوابم زیباتر بود...


پاورقی : کاش میشد میشد میشد . . .


پاورقی : باز هم یادت رفت سشنبه دقت کنی


پاورقی :افسوس به دلم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.