بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

بوسه بر شب

وقتی خوابی

 

 

 به یادم میایی انقدر برایت حرفهای بی ربط میزنم تا خوابت ببرد ومن هوایی میشوم برای لمس گیسوانت وقتی که تو خوابیو من بیدار بیدار... چقدر از سشنبه ها بیزارم " چقدر از خود بیخود میشوم وقتی میایی " حال قدم هایم کوچکتر شده انگار دوس ندارند این مسیر پایان شود " به دور دست ها خیره میشوم " دستانم از سرما ذوق ذوق میکند " دلم یک قهوه تلخ میخواهد در کنار همان مسیر سبز " تلخی قهوه که مرا به خود میاورد تازه میفهمم سشنبه استو من در مخوف ترین مسیر شهر بدون ترس قدم میزنم  . . . 

 

پاورقی : همیشه در این مسیر مردنم میاید 

 

پاورقی : چشمان کم سو شده دیگر تورا نمیبینم! 

 

پاورقی : کاش گریه ام میگرفت . . .